آیا جامعه ای که شیعه در عصر ظهور در انتظار آن است، همان جامعه آرمانی تمام انسانهاست؟جامعه مهدوی چگونه جامعه ای است و چه مشخصاتی دارد که بتواند جامعه آرمانی مشترک بین انسانها باشد، آیا جهانی سازی در سایه این آرمان قابل تصور است؟ و اصولاً محوریت جامعه جهانی بر اساس نیازهای فرامادی انسان شکل خواهد گرفت؟ یا محوریت جهانی سازی تنها رویکرد اقتصادی خواهد داشت.


انسانها همیشه در آرزوی رسیدن به جامعه ای هستند که در آن، آسایش، رفاه، امنیت و خواسته های معقول وجود داشته و به آسانی به آن برسند، عدالت و برابری نیز خواسته آرمانی دیگر انسان است.در نگرش قرآن، آفرینش و کیهان برای انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی اوست، از این روی عظمت انسان وقتی روشن می شود که عظمت این هستی باز شناخته شود. وقتی این رویکرد و نگرش در قرآن نسبت به انسان وجود دارد، باید هدفی مهم وغایتی بزرگ برای او در پیش روی باشد.

بعثت انبیای الهی را نیز می توان از عظمت انسان و اهمیت وجودی او شمرد که خداوند او را بزرگ داشته و تکریم نموده (اسراء/70) و رسولانی از جانب خود برای آشنایی با زندگی درست و راه راست در خدمت انسان قرار داده است. این انگیزه نیز از غایتی بزرگ برای انسان خبر می دهد. از این روی، انسان با تأمل در این امور، به تأمل در غایتی بزرگ می رسد که آینده او را تعیین می کند.

انسانها خواسته های مادی و معنوی بزرگی در فراروی خود دارند و این نیازهای انسان مراتبی دارد. انسان با تأمین نیازهای اولیه برای رسیدن به نیازهای عالی در حرکت است. هرگاه نیازهای انسان فراتر رود، به غایت مورد نظر نزدیک خواهد شد.

دانشمندان بزرگ برای رسیدن انسان به بستر حرکت به سوی تعالی و جامعه ای ایده آل برنامه و طرحهای علمی آرمانی ترتیب داده اند تا انسان ضمن رسیدن به نیازهای «ادنی» به نیازهای «اعلی» توجه و متمرکز شود. افلاطون نقشه «اتوپیا» برای انسانیت طرح می کند. ابونصر فارابی از «مدینه فاضله» سخن می گوید،

توماس از «شهر آفتاب» می گوید، «مور» به «بهشت زمینی» نوید می دهد، مارکس جامعه بی طبقه را برای آینده تاریخ پیش بینی می کند. رویکرد نخبگان بشری به سوی جامعه آرمانی و رسیدن به آن بوده و برای رسیدن به آن طرحهای فراوانی ارائه داده اند. بنابراین انسان در هستی مقام و منزلتی دارد و رسیدن به غایت عالی برای او مهم بوده است،

 این خود نکته ای مهم است که انسانها در کنار نیازهای مادی، به یک ضرورت توجه خاص دارند و آن غایتمندی تاریخ است. هر کس بر اساس جهان بینی خود غایتی برای تاریخ پیش بینی نموده است.

پیامبران الهی از آن غایت سخن گفته و برای تحقق آن کوشیده و در این راه ایثار و جهاد نموده اند. پیشوایان راستین ما از آن سخن گفته و اهتمام داده اند تا نیازهای واقعی روشن شود و از آینده پیش روی او و شرایط آن خبر داده اند، اما همواره موانعی برای نیل انسان به این مرحله از معرفت وجود داشته، لذا انسان در طول تاریخ همواره در آرزوی نیل به مراتب نیازهای مختلف بوده است.

در این راستا سؤالهای فراوانی مطرح می شود که؛ آیا همه انسانها یکدست و یک جهت به این مرحله از معرفت رسیده اند، که آرمان واحد داشته باشند، آیا آرمانگرایی خواسته همه طبقات اجتماعی است؟ آیا جوامع انسانی به سوی تشکیل جامعه ای بزرگ در حرکتند که آرمانهای مشترک و بزرگ داشته باشد؟ آیا انسان از نظر معرفتی به مرحله فراتر از نیازهای مادی رسیده است؟ جهت حرکت و رویکرد جامعه جهانی به کدام سوی رهبری می شود؟ توصیف جامعه ای که فراروی بشر است، چگونه است؟

آیا جامعه ای که شیعه در عصر ظهور در انتظار آن است، همان جامعه آرمانی تمام انسانهاست؟ خلاصه اینکه جامعه مهدوی چگونه جامعه ای است و چه مشخصاتی دارد که بتواند جامعه آرمانی مشترک بین انسانها باشد، آیا جهانی سازی در سایه این آرمان قابل تصور است؟ و اصولاً محوریت جامعه جهانی بر اساس نیازهای فرامادی انسان شکل خواهد گرفت؟ یا محوریت جهانی سازی تنها رویکرد اقتصادی خواهد داشت.

رسیدن به جامعه عاری از هر گونه ظلم و تعدی و لبریز از عدالت، آرمان بزرگ انسان و وعده بزرگ الهی است، که هنوز به صورت کلان و فراگیر محقق نشده تا بشریت تحت لوای این اندیشه زندگی کند، و در فرصت ایجاد شده و امنیت حاصل از آن، به نیازهای فرا مادی خود اندیشه نماید، و آنچه در کتابهای آسمانی وعده داده شده عینیت یابد؛

 انسان قرنهاست در حسرت ایجاد امنیت در جهان است، سلاحهای آتشین و بمبهای اتم علاوه بر خاک و خون کشیدن انسانها، موجودات دیگر را نیز به آتش خشم و هوی و هوس می سوزاند و نظام هستی را به هم می زند، در روزگاری که جنایتهای استعمارگران و امپریالیسم و صهیونیسم، انسانیت را به ستوه آورده و از زندگی نا امید کرده و یأس را بر زندگی انسانها حاکم نموده است، انسان عصر حاضر چشم انتظار نجات بخش آسمانی است، چنانکه پیش از برانگیخته شدن انبیای الهی، در چنین انتظاری به سر می برد.

انسان امروز از لحاظ تکامل اقتصادی و فناوری به حدی پیشرفت کرده که فاصله آن با تکامل معرفتی و معنوی حیرت آور است، جهان غرب رو به سوی بحران بزرگ معنوی نهاده و این بحران را بر جهان حاکم کرده است. انسان متوجه این بحران بزرگ روحی شده و برای رهایی از این بحران معرفتی به دنبال راه نجات است.

انواع تجارب حکومتی در جهان ناکارآمدی خود را نشان داده، طبقات حاکم با اندیشه های مختلف و برنامه های متنوع فاقد توان لازم برای اغنای روح بزرگ و عدالت گرای انسان شده اند. بشریت، مارکسیسم و فئودالیته، امپریالیسم و سایر نظامهای حکومتی را با تجربه تلخی پشت سر گذاشته و به دنبال چیزی فراتر از این ساختارهاست. دین اسلام ایدئولوژی و جهان بینی استواری برای رهایی انسان از سرابهای مهلک ارائه داده و از منجی بزرگی سخن گفته که فراتر از اندیشه های زمینی و پوسیده است.

شیعه جامعه ای آرمانی را برای رهایی از زنگارها و زنجیرهای اسارت قابل تحقق و تجلی می داند که با حرکت تدریجی ندای فطرتهای پاک سازگار است و به تشکیل جامعه مهدوی منجر خواهد شد.
انقلاب مهدوی

انقلاب به معنی دگرگون شدن است. اساسی ترین دگرگونی و علل اصلی انقلابها را عنصر فرهنگ تشکیل می دهد. در جامعه مهدوی، اصلاح فرهنگ زیربنای تمام اصلاحات خواهد بود با دگرگونی و تکامل فرهنگی، حرکت به سوی جامعه مهدوی و عدالت علوی، تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد.

با ظهور امام زمان(عج) انقلابی فراگیر در جهان محقق خواهد شد. انقلاب به معنای کامل واژه روی خواهد داد؛ انقلابی فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که تمام ابعاد جامعه را دگرگون سازد. در انقلاب حضرت، جمعیت جهان از یک فرهنگ و دین واحد پیروی خواهند نمود؛ حکومتی بر اساس دین با تعمیق فرهنگ دینی و توسعه همه جانبه آن در جهان و یکدست شدن فرهنگ و حرکت جامعه به سوی تعالی، از نتایج انقلاب مهدوی خواهد بود.

رشد معنویت و اخلاق در آن موجب رشد و تعالی خواسته های انسان خواهد بود. از ویژگیهای مهم انقلاب مهدوی و جامعه علوی، رویکرد مردم جهان بخصوص مسیحیان و یهودیان به اسلام است. (ینابیع المودة / ص422)

زدودن ناخالصی ها و خرافات از چهره اسلام و ارائه کامل اسلام ناب از عوامل گرایش مردم به دین اسلام خواهد بود. حضرت مهدی(عج) در انقلاب خود چنان به دین عمل می کند و مردم را به آن فرا می خواند که گویا دین تازه ای آورده است. (عصر زندگی/ حکیمی/ ص253)

امام کاظم (ع) در تفسیر آیه «اعلمو ان ا... یحی الارض بعد موتها» می فرماید: خداوند زمین را با مردانی زنده می کند که یاوران مهدی در اجرای عدالت هستند. (مکیال المکارم/ ج1/ ص81)

انقلاب فراگیر مهدی(عج) انقلابی است که مردم جهان در انتظار آن هستند و از آن استقبال می کنند، مگر اندکی که مخالف آن هستند و آنها نیز در سیل انقلاب آن حضرت محو می شوند. (الارشاد/ مفید/ ج2/ ص381)

اقتصاد جهان در این انقلاب دگرگون می شود، فقر از جهان برچیده می شود، خواسته های انسان بیشتر فرامادی شده و نیازهای او تغییر ماهیت می دهد. انسان از ثروت اندوزی دل می کند، از این رو همه مردم به سطحی از زندگی که معاش خود را تحصیل کنند، خواهند رسید. یکی از علل فقر، انحصار ثروت در دست عده خاصی است؛ چنانکه امروزه 75 درصد ثروت جهان در دست اقلیت است. این نظام اقتصادی در عصر مهدوی فرو می پاشد و نظام عدالت محور جایگزین می شود و مردم با امنیت خاطر به نیاز خود می رسند و به آن قانع می شوند.

ثروت اندوزی انسان و علاقه به انباشت نقدینگی و تصاحب املاک، آز و حرص به دارایی و علایقی از این قبیل، از مشکل معرفتی انسان ناشی می شود که اگر این مشکل حل شود، بسیاری از بحرانهای اقتصادی و فقر طبقاتی از جامعه ریشه کن خواهد شد. نبود برنامه تربیتی و معرفتی، انسان را از مسیر انسانیت به مسیر مادی سوق داده است. وقتی برای تربیت انسان و بیدار کردن وجدان و فطرت الهی برنامه ای ارائه شد، این مشکل رفع خواهد شد.

علاوه بر این، بر اساس روایات معتبر، زمین گنجهای پنهانی خود اعم از معادن و محصولات کشاورزی را در جامعه مهدوی و زیر سایه حکومت آن حضرت بیرون خواهد ریخت. این روایات با آیات قرآن سازگاری دارد. «اگر اهل آبادیها به خداوند ایمان بیاورند، درهای رحمت و نعمتهای الهی از آسمان و زمین به روی آنها گشوده خواهد شد. (اعراف/69) دوره حکومت مهدی(عج)، اوج ایمان انسان به خداوند شروع می شود «مردم در سایه حکومت مهدوی(عج) بی نیاز می شوند، با روزیهای خداوند و برکات او...» (منتخب الاثر/ ص482)

در جامعه مهدوی زمین آباد می شود و هیچ خرابه ای در آن یافت نمی شود و تمدن در اوج شکوفایی خود قرار می گیرد.

انقلاب سیاسی و حکومت امام مهدی(عج) واژگون شدن تمام حکومتهای ظالمانه را در پی خواهد داشت. امیرالمؤمنین(ع) در توصیف حکومت او چنین می فرماید: «آگاه باشید فردایی در پیش رو دارید که زمامداری بر شما حکومت خواهد کرد که از همه حکومتهای رایج دنیا متفاوت خواهد بود، او با کارگزاران ناشایست برخورد نموده، آنها را کیفر خواهد داد. زمین و آسمان در دوره او از داشته خود مضایقه نکنند و... گنجهای خود را به روی او نمایان و عرضه کنند.

 روش او عادلانه و سنت پیامبر(ص) به وسیله او زنده و با دلایل روشن و برهانهای آشکار بر شما حکومت خواهد کرد و لذت عدالت را در سایه حکومت او خواهید چشید، احکام قرآن و سنت نبوی توسط او زنده و نمایان خواهد شد». (نهج البلاغه/ خطبه183)

امام رضا (ع) می فرماید: «در حکومت او هرگونه جور و ستم برچیده و زمین از ستمگران پاکیزه و با عدالت فرمانروایی کند و در حکومت او هیچ کس تعدی به حقوق دیگری نکند». (الارشاد/ مفید/ ص384)
امنیت در جامعه مهدوی

انسانها و همه موجودات ذاتاً امنیت گرا هستند، خانه و آشیانه خود را در جای امن و محفوظ بنا می کنند، امنیت، نیاز روحی انسان و مایه ترقی و تعالی و رشد مادی و معنوی انسان است. در سایه امنیت، جوامع تشکیل شده و نسل انسان و حیوانات تزاید یافته، امنیت مساوی با حیات انسانی است،

 تمدنها و علوم در سایه امنیت شکل گرفته و توسعه یافته است، امنیت اساسی ترین عنصر جوانه زدن تمدن و شکوفایی آن است، امنیت عنصری است که در رشد تمام جوانب حیاتی انسان نقش مهم دارد، امنیت در اقتصاد و توسعه تمام علوم و فنون و حفظ میراث تمدنها و اشکال آن نقش بنیانی دارد.

امروزه مهمترین نیاز از دست رفته انسانها امنیت است. امنیتی که در قرآن مد نظر است، حقوق تمام موجودات شمرده شده و بسیار دقیق و جامع است. امنیتی که در جامعه مهدوی مد نظر است، با معیار قرآنی برقرار می شود. عدالت گستری که روایات در جامعه مهدوی به آن تأکید دارند، برگرفته از امنیت فراگیر و وسیع است.

در جامعه مهدوی، برچیده شدن یکسره ظلم یک وصف حقیقی است که در سایه امنیت حاصل از برکت وجودی آن حضرت محقق خواهد شد. طبق روایات، رعب و وحشت در سایه عدل و قسط آن دادگستر بزرگ محو و نابود خواهد شد. (منتخب الاثر/ ص478)
روابط اجتماعی در جامعه مهدوی

وجود مراکز کیفری و دادخواهی، ریشه در وجود اختلافهای اقتصادی و اجتماعی دارد که کینه ها را به گونه ای در جامعه گسترانده است که روان انسانها را آزرده نموده و مانع رشد و تعالی انسان شده است. از ویژگیهای جامعه مهدوی، پاک شدن کینه ها از دل مردمان و گسترش صلح جهانی در بین بشریت است، مدینه فاضله ای که قرنها انسان منتظر آن بوده، در این عصر تحقق پذیر است.

پس از قیام مهدی(عج) و برقراری حکومت، رفاقت و دوستی و صمیمیت در جامعه فراگیر می شود تا حدی که در برآوردن نیازهای همدیگر از اموال خود چشمپوشی کند. این آرمان همه ائمه(ع) بوده است.

پیامبر اکرم(ص) پس از ورود به مدینه اولین اقدامی که در راه بسط و استقرار حکومتش انجام داد، ایجاد پیمان اخوت میان مردم مدینه بود و پیمان مسالمت آمیز با دیگر پیروان ادیان. امام مهدی(عج) نیز با تأسی از سیره جدش این رابطه را در تمام جهان برقرار خواهد کرد.

صداقت و ایجاد اطمینان بین مردم در پیوند و همبستگی اجتماعی نقش مهمی دارد. وقتی دلها شفاف و نزدیک شد و قلوب متحد گردید، جامعه سرشار از ایمان خواهد بود و در سایه ایمان و اعتماد متقابل است که انسان از نظر معنوی به رشد و ترقی می رسد.آرامش روانی و آسودگی خاطر، در سایه پیوند و برادری قابل دسترسی است. کینه، حسد، بدبینی و... رذیلتهایی هستند که اطمینان خاطر را از بین برده و دشمنی و عقده را جایگزین می کند. امام مهدی(عج) این زمینه را با تدبیر و مدیریت الهی ایجاد خواهد کرد.

حضور امام در جامعه ما موجب آرامش دلها و نزدیکی قلوب است، چنانکه قرآن حضور پیامبر(ص) را مایه پیوند قلبهای مؤمنان می داند و از مؤمنان به «برادران همدیگر» تعبیر می کند، قرآن با این تعبیر از نقش ایمان در بین مؤمنان خبر می دهد و از یک واقعیت عینی پرده برمی دارد که انسان در سایه ایمان و الفت قلبی تا حدی به رشد می رسد که هیچ چیزی برای او جز خدا ارزش نیست.خدا در قرآن، پیامبر (ص) را الگوی کامل برای تمام انسانها معرفی می کند.

 پیامبر(ص) هیچ نیازمندی را رد نکرد و هرچه در توان داشت، امداد می کرد. خاندان آن حضرت نیز این گونه بوده و با این آرمان در فکر اصلاح انسان می کوشیدند تا همه انسانها به این مرتبه از معرفت نایل شوند. رسیدن به این پایه از معرفت در جامعه مهدوی یک آرمان عینیت یافته است.

انسان در جامعه مهدوی با تأسی از فرمانروای عادل خود که زندگی بسیار ساده و عاری از هر گونه تظاهر دارد، با نیازهای مادی کاذب فاصله می گیرد و به آنچه نیاز واقعی است می رسد و در مرحله ای از شهود که نهایت معرفت است، قرار می گیرد و وعده های قرآن و پیامبران جامه عمل می پوشد.

امام مهدی(عج) در اطاعت خداوند و خضوع در برابر عظمت الهی مثل جدش امیرمؤمنان به مرحله ای می رسد که تمام کائنات مطیع او می شوند، و انسان نیز یکی از اجزای این کائنات است. تصرف در هستی و ولایت تکوینی در جامعه مهدوی، چنین نمایان می شود. با این عظمت که در سایه آن عدالت در هستی لبریز می شود و لبریز شدن عدالت به آن معناست که تمام ذرات هستی به تعادل و نقطه اعتدال می رسند،

و گرگ و میش در کنار هم زندگی می کنند و دشمنیها از جهان ریشه کن می شود و آفرینش معنای خود را نشان می دهد و تمام لذتهای مادی در برابر این تصویر موزون و زیبا از هستی با محوریت قطب عالم امکان بسیار ناچیز است، و زیباتر از آن تصویر کرنش و عبادت و اطاعت بی سابقه انسان به ساحت قدس الهی به قیادت آن یوسف زهرا (س) و نور چشم مصطفی (ص) است

منبع : جام جم