السلام علیک یا حضرت عبدالله بن الحسن (ع)....
غیرت خاکسترش رنگ دگر داشت
شعلۀ بال و پرش میل سفر داشت
آن که در این یازده سال یتیمی
تا که عمو بود انگار پدر داشت
از چه بماند در این خیمۀ خالی
آْن که ز اوضاع گودال خبر داشت
گفت: به این نیزۀ خشک و شکسته
تکیه نمی زد عمو یار اگر داشت
رفت مبادا بگویند غریب است
یا که بگویند عمو کاش پسر داشت
آمد و پیشانی زخمیِ شه را
از بغل دامن فاطمه برداشت
در وسط بُهت دلشورۀ زینب
شکر خدا دست، یعنی که سپر
داشت
علی اکبر لطیفیان